آیه 63 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی

أَوَعَجِبْتُمْ أَنْ جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلَىٰ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

[7–63] (مشاهده آیه در سوره)


<<62 آیه 63 سوره اعراف 64>>
سوره :سوره اعراف (7)
جزء :8
نزول :مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

آیا تعجب کرده و در نظر شما شگفت‌انگیز است که مردی از خودتان از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا مگر شما را (از عذاب قیامت) بترساند و تا پرهیزکار شوید و باشد که مورد لطف خدا گردید؟

آیا تعجب کردید که بر مردی از جنس خودتان معارفی از سوی پروردگارتان آمده تا شما را [از عذاب دنیا و آخرت] بیم دهد، و تا شما پرهیزکاری کنید و برای اینکه مورد رحمت قرار گیرید؟!

آيا تعجب كرديد كه بر مردى از خودتان، پندى از جانب پروردگارتان براى شما آمده تا شما را بيم دهد و تا شما پرهيزگارى كنيد و باشد كه مورد رحمت قرار گيريد؟

آيا از اينكه بر مردى از خودتان از جانب پروردگارتان وحى نازل شده است تا شما را بترساند و پرهيزگارى كنيد و كارى كند كه مورد رحمت قرار گيريد، به شگفت آمده‌ايد؟

آیا تعجّب کرده‌اید که دستور آگاه کننده پروردگارتان به وسیله مردی از میان شما به شما برسد، تا (از عواقب اعمال خلاف) بیمتان دهد، و (در پرتو این دستور،) پرهیزگاری پیشه کنید و شاید مشمول رحمت (الهی) گردید؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Do you consider it odd that a reminder from your Lord should come to you through a man from among yourselves, to warn you so that you may be Godwary and so that you may receive His mercy?’

What! do you wonder that a reminder has come to you from your Lord through a man from among you, that he might warn you and that you might guard (against evil) and so that mercy may be shown to you?

Marvel ye that there should come unto you a Reminder from your Lord by means of a man among you, that he may warn you, and that ye may keep from evil, and that haply ye may find mercy.

"Do ye wonder that there hath come to you a message from your Lord, through a man of your own people, to warn you,- so that ye may fear Allah and haply receive His Mercy?"

معانی کلمات آیه

«ذِکْرٌ»: پند و اندرز. در اینجا مراد کتاب آسمانی است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «63»

آيا تعجّب كرديد كه از سوى پروردگارتان مايه‌ى تذكّرى بر مردى از شما بيايد تا شما را بيم دهد و تا شما تقوا پيشه كنيد و شايد كه مورد رحمت قرار گيريد؟

پیام ها

1- گاهى معاصر و هم‌دوره بودن، مانع پذيرش حقّ و منطق صحيح است. «أَ وَ عَجِبْتُمْ» قوم نوح مى‌گفتند: چرا او پيامبر باشد و به او وحى برسد و به ما نرسد؟ او كه همانند ماست و با ما تفاوتى ندارد!

2- هدف از وحى، تربيت بشر است. «جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ»

3- معارف الهى را بايد همواره به خاطر داشت. «ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ»

4- پيامبران، برخاسته از مردم و با مردمند. «رَجُلٍ مِنْكُمْ»

5- فلسفه‌ى بعثت ونبوّت و مراحل آن را مى‌توان چنين بيان كرد:

الف: هشدار و توجّه دادن. «لِيُنْذِرَكُمْ»

ب: ايجاد مصونيّت و تقوا. «لِتَتَّقُوا»

ج: دريافت الطاف و رحمت الهى. «لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»

6- تقوا، زمينه‌ساز نزول رحمت الهى است. «لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 91

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (63)

أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ‌: حضرت نوح عليه السّلام فرمود:

آيا عجب مى‌داريد اينكه بيايد شما را پيغامى به وحى از جانب پروردگار شما،

جلد 4 صفحه 105

عَلى‌ رَجُلٍ مِنْكُمْ‌: بر لسان مردى از جنس و نوع شما و همزبان شما، لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا: براى اينكه بترساند شما را به تحذير و تخويف خود از نزول عذاب الهى در دنيا و آخرت، و براى اينكه بپرهيزيد و احتراز كنيد از كفر و شرك و معاصى و رفتار و گفتار زشت، وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ‌: و تا به سبب آن، مرحوم و مغفور گرديد از مؤاخذه مآثم و معاصى سلف.

تنبيه: اماميه و جمعى از معتزله گفته‌اند: آيه شريفه دلالت دارد بر اينكه خداى تعالى از كسانى كه پيغمبر و رسل به آنها فرستاده، اراده فرموده تقوى و پرهيز از شرك و كفر و معاصى را، تا فيروزى يابند به رحمت مخصوصه الهى، و رحمت موجب نجات است؛ به سبب لامهاى تعليل؛ پس بنابراين باطل باشد مزعوم جبريه، كه خدا ايمان از كافر نخواسته. و ايضا بالبديهه مسلم و محقق است كه بندگان در ايمان و كفر و طاعت و معصيت، مختارند؛ و كافر و عاصى خود به سوء اختيار، كفر و عصيان را بر ايمان و طاعت اختيار كردند، و حال آنكه داعيه ايمان و طاعت هم در آنها بود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَكُمْ ذِكْرٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَلى‌ رَجُلٍ مِنْكُمْ لِيُنْذِرَكُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (63)

ترجمه‌

آيا عجب ميكنيد كه بيايد شما را تذكره از پروردگارتان بر مردى تا بيم دهد شما را و تا بپرهيزيد و شايد شما رحمت كرده شويد.

تفسير

استفهام براى انكار و واو براى عطف است بر كذّبتم مقدر يعنى آيا تكذيب و عجب ميكنيد كه بيايد تذكره و موعظه از خداوند بر مردى از جنس خودتان براى انذار و تخويف و ترحّم بر شما گويا آنها تصور ميكردند حامل وحى الهى فقط بايد ملك‌

جلد 2 صفحه 439

باشد و از لطائف ذيل آيه شريفه ترتّب تقوى بر انذار و ترتّب ترحّم بر تقوى است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ وَ عَجِبتُم‌ أَن‌ جاءَكُم‌ ذِكرٌ مِن‌ رَبِّكُم‌ عَلي‌ رَجُل‌ٍ مِنكُم‌ لِيُنذِرَكُم‌ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّكُم‌ تُرحَمُون‌َ (63)

آيا تعجب‌ كرديد اينكه‌ آمد ‌شما‌ ‌را‌ ذكري‌ ‌از‌ پروردگارتان‌ ‌بر‌ يك‌ نفر مردي‌ ‌از‌ خودتان‌ ‌که‌ ‌شما‌ ‌را‌ انذار كند ‌از‌ مخالفت‌ ‌خدا‌ و ‌شما‌ ‌از‌ معاصي‌ ‌او‌ پرهيز كنيد و اميد ‌است‌ ‌که‌ ‌شما‌ مورد رحمت‌ ‌او‌ واقع‌ شويد.

توضيح‌ كلام‌ اينكه‌ خداوند چون‌ صرف‌ وجود ‌است‌ و بسيط الحقيقة و جسم‌ و مركب‌ نيست‌ ‌اگر‌ بخواهد دستوري‌ ‌براي‌ بندگانش‌ دهد ‌که‌ باعث‌ سعادت‌ ‌آنها‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ ‌باشد‌ بايد ايجاد كلام‌ كند ‌در‌ جسمي‌ مثل‌ درخت‌ ‌براي‌ حضرت‌ موسي‌ ‌ يا ‌ القاء ‌در‌ قلب‌ كند چه‌ ملك‌ استماع‌ كند ‌ يا ‌ بشر ‌ يا ‌ حيوان‌ ‌ يا ‌ جماد مثل‌ خطابي‌ ‌که‌ بنحل‌ شد وَ أَوحي‌ رَبُّك‌َ إِلَي‌ النَّحل‌ِ أَن‌ِ اتَّخِذِي‌ مِن‌َ الجِبال‌ِ بُيُوتاً الاية نحل‌ ‌آيه‌ 70، و چون‌ ‌غير‌ بشر ممكن‌ نيست‌ تماس‌ ‌با‌ افراد بشر بگيرد اما ملك‌ و جن‌ القاء ‌در‌ قلوب‌ كنند معلوم‌ نميشود ‌که‌ وحي‌ الهي‌ ‌است‌ ‌ يا ‌ وسوسه‌ شيطاني‌ و ‌هر‌ شيّاد ‌هم‌ ميتواند دعوي‌ كند ‌که‌ بمن‌ چنين‌ و چنان‌ وحي‌ ‌شده‌ و صدق‌ و كذب‌ ‌او‌ معلوم‌ نميشود و حيوانات‌ ‌هم‌ نميتوانند ‌با‌ بشر تماس‌ گيرند لذا منحصر ‌است‌ ‌به‌ اينكه‌ القاء بقلب‌ بشري‌ بشود ‌که‌ داراي‌ معجزه‌ ‌باشد‌ و متخلق‌ باخلاق‌ حميده‌ و صفات‌ پسنديده‌ و اعمال‌ صالحه‌ و خالي‌ ‌از‌ جميع‌ عيوب‌ و نقائص‌ ‌که‌ دليل‌ ‌بر‌ صدق‌ ‌او‌ ‌باشد‌ و بلسان‌ ساير افراد بآنها ابلاغ‌ كند وَ ما أَرسَلنا مِن‌ رَسُول‌ٍ إِلّا بِلِسان‌ِ قَومِه‌ِ ابراهيم‌ آية 4، بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ جاي‌ تعجب‌ نيست‌ لذا ميفرمايد أَ وَ عَجِبتُم‌ استفهام‌ انكاري‌ ‌است‌ ‌يعني‌ نبايد تعجب‌ كنيد أَن‌ جاءَكُم‌ بيايد ‌بر‌ ‌شما‌ ذِكرٌ مِن‌ رَبِّكُم‌ ‌که‌ ‌شما‌ بياد ‌خدا‌ باشيد و ‌او‌ ‌را‌ فراموش‌ نكنيد و اوامر ‌او‌ ‌را‌ امتثال‌ كنيد و ‌از‌ شرك‌ و كفر و معاصي‌ بيرون‌ رويد و خداي‌ يگانه‌ ‌را‌ بپرستيد و براه‌ سعادت‌ قدم‌

جلد 7 - صفحه 352

برداريد و ‌از‌ طريق‌ شيطاني‌ منحرف‌ شويد و ‌اينکه‌ ذكر پروردگار ‌شما‌ عَلي‌ رَجُل‌ٍ مِنكُم‌ بتوسط يك‌ نفر ‌از‌ ‌خود‌ شماها ‌باشد‌ ديده‌ و شناخته‌ ‌با‌ منطق‌ و دليل‌ و برهان‌ و غرض‌ ‌از‌ ارسال‌ ‌او‌ لِيُنذِرَكُم‌ انذار رديف‌ بشارت‌ ‌است‌، بشارت‌ راجع‌ بمثوبات‌ ‌بر‌ اطاعت‌ ‌است‌ و انذار راجع‌ بعقوبات‌ معصيت‌ ‌است‌ وَ لِتَتَّقُوا تقواي‌ ‌از‌ عقائد فاسده‌ شرك‌، كفر، ضلالت‌. و ‌از‌ اخلاق‌ رذيله‌ كبر، عناد، عصبيت‌، حسد و غيرها و ‌از‌ اعمال‌ سيئه‌ ‌که‌ اثر و نتيجه‌ انذار ‌آن‌ رجل‌ تقواي‌ ‌شما‌ ‌باشد‌.

لَعَلَّكُم‌ تُرحَمُون‌َ و تعبير بلعل‌ّ ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ چه‌ بسيار انبياء آمدند و بندگان‌ ‌آنها‌ ‌را‌ تكذيب‌ كردند و فرمايشات‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نپذيرفتند و گرفتار عذاب‌ دنيوي‌ و اخروي‌ شدند چنانچه‌ مورد ‌هم‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ مصاديق‌ ‌است‌ ‌که‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 63)- در این آیه گفتار دیگری را از نوح می‌خوانیم که در برابر اظهار تعجب قوم خود از این که چگونه ممکن است انسانی عهده‌دار رسالت پروردگار گردد، بیان کرده است: «آیا تعجب کرده‌اید که انسانی مأمور ابلاغ رسالت پروردگار گردد و دستورات بیدار کننده او بر این انسان نازل شود تا شما را از عواقب سوء اعمالتان برحذر دارد و به آیین پرهیزکاری دعوت کند و تا مشمول رحمت الهی شوید» (أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلی رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ).

یعنی، این موضوع چه جای تعجب است؟ زیرا یک انسان شایسته، استعداد انجام این رسالت را بهتر از هر موجود دیگر دارد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع